شنگول العلما

ساخت وبلاگ
متن زیر یک برداشت آزاد و کاملا ذوقی از آیات سوره نمل و ... است. سردار سلیمانی پیش داعش رفت و گفت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرّ شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 139 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28

راهنمایی ام کنیدسلامهمان طورکه می‌دونید شاید نمی‌دونید. من کتابی نوشتم همین مدل که قبلا می‌نوشتم. یعنی یک داستان فانتزی کوتاه کمی شوخ‌طبعی توش و تفسیر.طنز و تفسیر با هم. چند سالی هم زمان برد.اگر می‌خواستم هر کدوم رو شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 159 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28

در کاپوتدر پیاده‌رو داشتم راه می رفتم که ناگهان دختری مرا صدا زد.دختر: ببخشید آقا!من: باشد.دختر: باشد یعنی چه.من: شما از من تقاضای بخشش کردید من نیز بخشیدم.دختر: خدا شفایتان دهد.من: ان‌شاءالله.و به حرکتم ادام شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 179 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28

آیات دیگه ای هم به ذهنم رسید اما به نظرم ترکیب این آیه با حرف های شهید همت از همه بهتر بود چقدر محکم حرف می زند و چقدر من این شهید را دوست دارم. ^_^ 

دانلود از لینک زیر

شهید همت 

شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 150 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28

(حارث بن حوت«» نزد امام آمد و گفت: آيا چنين پندارى که من اصحاب جمل را گمراه می دانم چنين نيست، امام فرمود) اى حارث تو زير پاى خود را ديدى، امّا به پيرامونت نگاه نکردى، پس سرگردان شدى، تو حق را نشناختى شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 136 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28

منافقین زحمتکشاین مطلبم شبیه اون وقتا شد که سر کلاس اذیت می‌کردیم بعد معلم می‌اومد برامون سخنرانی می‌کرد و کلی نصیحتمون کرد. من با این همه عیب دارم شما رو نصیحت می‌کنم عجیبه.یه دونه کلیپ توی گروه خانوادگی دیدم بسیا شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 150 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28

<strong>درمان</strong> <strong>ویروس</strong> <strong>غرنا</strong> با <strong>ادبیات</strong> <strong>قرآنی</strong>استاد گوشه‌ی سالن نشسته بود، من با خوشحالی تمام وارد شدم و گفتم: استاد مبارک است. قابله می‌گوید همسرتان دوقلو زاییده.استاد: راست می‌گویی؟!من: کاسه‌ات را بیاور ماست می‌گوری؟استاد: من در این وضعیت با شم شنگول العلما...
ما را در سایت شنگول العلما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delkadeha بازدید : 148 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 15:28